18 جمعی از فیلسوفان اپیکوری و رواقی نیز با او بنای مباحثه گذاشتند. برخی از آنان میگفتند: «این یاوهگو چه میخواهد بگوید؟» دیگران میگفتند: «گویا خدایانِ بیگانه را تبلیغ میکند.» زیرا پولس، عیسی و قیامت را به ایشان بشارت میداد.
19 آنگاه او را برگرفته، به مجمع ’آریوپاگوس‘ بردند و در آنجا به او گفتند: «آیا میتوان دانست که این تعلیم جدید که تو میدهی، چیست؟
20 سخنانت به گوش ما عجیب میآید. پس خواهان دانستن معنای آنیم.»
21 همۀ آتِنیان و غریبانی که در آنجا میزیستند، مشغولیتی جز این نداشتند که وقت خود را به گفت و شنود دربارۀ عقاید جدید بگذرانند.
22 پس پولس در میان مجمع ’آریوپاگوس‘ برخاست و گفت: «ای مردان آتنی، من شما را از هر لحاظ بسیار دیندار یافتهام.
23 زیرا هنگامی که در شهر سیر میکردم و آنچه را که شما میپرستید نظاره مینمودم، مذبحی یافتم که بر آن نوشته شده بود: ”تقدیم به خدای ناشناخته“. حال، آنچه را شما ناشناخته میپرستید، من به شما اعلام میکنم.
24 «خدایی که جهان و هرآنچه را در آن است آفرید، مالکِ آسمان و زمین است و در معابد ساختۀ دست بشر ساکن نمیشود.