4 و شور کردند که چگونه با حیله، عیسی را دستگیر کنند و به قتل رسانند.
5 ولی میگفتند: «نه در ایام عید، مبادا مردم شورش کنند.»
6 در آن هنگام که عیسی در بِیتعَنْیا در خانۀ شَمعون جذامی بود،
7 زنی با ظرفی مرمرین از عطر بسیار گرانبها نزد او آمد و هنگامی که عیسی بر سر سفره نشسته بود، عطر را بر سر او ریخت.
8 شاگردان چون این را دیدند به خشم آمده، گفتند:
9 «این اِسراف برای چیست؟ این عطر را میشد به بهایی گران فروخت و بهایش را به فقرا داد.»
10 عیسی متوجه شده، گفت: «چرا این زن را میرنجانید؟ او کاری نیکو در حق من کرده است.