16 و آن بیست و چهار پیر که در پیشگاه خدا بر تخت مینشینند، روی بر خاک نهادند و خدا را نیایش کرده،
17 گفتند:«تو را سپاس میگوییم ای خداوندْ خدای قادر مطلق،ای آن که هستی و بودی.زیرا که قدرت عظیم خود را به دست گرفتهای و سلطنت آغاز کردهای.
18 قومها خشمگین بودند،و اینک زمان خشم تو فرا رسیده است،زمان آن رسیده که مردگان داوری شوند،و خادمان تو، انبیا، پاداش بگیرند،هم مقدسین و هم آنان که حرمت نام تو را نگاه میدارند،از خُرد و بزرگ،و کسانی که زمین را به نابودی کشاندهاند نابود گردند.»
19 آنگاه معبد خدا در آسمان گشوده شد؛ و صندوق عهد او در درون معبد مشهود افتاد؛ و ناگهان برقِ آذرخش بود که برمیخاست و بانگ و غوغا بود و غرّشِ رعد بود که به گوش میرسید و زمینلرزه بود و تگرگِ بیامان بود که پدید میآمد.