1 چون یابین پادشاه حاصور این را شنید، برای یوباب پادشاهِ مادون و برای پادشاهِ شِمرون و پادشاهِ اَکشاف پیغام فرستاد،
2 و نیز برای پادشاهانی که در نواحی مرتفع شمالی بودند و برای پادشاهان عَرَبَه در جنوب کِنِروت، برای پادشاهان نواحی کمارتفاع و برای پادشاهان نافوتدُر در غرب،
3 و برای کنعانیان در شرق و غرب، و برای اَموریان، حیتّیان، فِرِزّیان و یِبوسیان در نواحی مرتفع، و برای حِویان در کوهپایۀ حِرمون در سرزمین مِصفَه.
4 و آنها با تمامی لشکریانشان که گروهی بیشمار همچون ریگهای کنار دریا بودند، و با اسبان و ارابههای بسیار زیاد، آمدند.
5 همۀ این پادشاهان متحد شدند و آمده، با هم در کنار آبهای میرُوم اردو زدند تا با اسرائیل بجنگند.
6 خداوند به یوشَع گفت: «از ایشان مترس، زیرا فردا کاری خواهم کرد که همۀ آنها تا همین وقت به حضور اسرائیل از پا درآمده باشند. تو باید اسبان ایشان را پی بزنی و ارابههایشان را به آتش بسوزانی.»