1 و واقع شد بعد از روزهای بسیار چون خداوند اسرائیل را از جمیع دشمنان ایشان از هر طرف آرامی داده بود، و یوشع پیر وسالخورده شده بود.
2 که یوشع جمیع اسرائیل رابا مشایخ و روسا و داوران و ناظران ایشان طلبیده، به ایشان گفت: «من پیر و سالخورده شدهام.
3 وشما هرآنچه یهوه، خدای شما به همه این طوایف بهخاطر شما کرده است، دیدهاید، زیرایهوه، خدای شما اوست که برای شما جنگ کرده است.
4 اینک این طوایف را که باقیماندهاند ازاردن و جمیع طوایف را که مغلوب ساختهام تادریای بزرگ، به سمت مغرب آفتاب برای شما به قرعه تقسیم کردهام تا میراث اسباط شما باشند.