1 در واقع هیچ نیازی نیست كه دربارهٔ وجوهی كه به عنوان اعانه برای مقدّسین فرستاده میشود، برای شما بنویسم؛
2 زیرا میدانم كه شما مایل هستید كمک كنید. من نزد مردم مقدونیه از شما تعریف کردهام و گفتهام كه ایمانداران ما در یونان از سال پیش تا به حال آمادهٔ كمک بودهاند و اشتیاق شما، عدّهٔ زیادی از آنان را برای این كار برانگیخته است.
3 اكنون این ایمانداران را نزد شما میفرستم و برای اینکه تعریفی كه ما از شما كردهایم سخنان پوچ نباشد، همانطور كه من به ایشان قول داده بودم، آمادهٔ كمک به آنها باشید.
4 وگرنه، اگر اهالی مقدونیه همراه من بیایند و ببینند كه پس از آنهمه اعتمادی كه به شما داشتم، شما آمادهٔ كمک نیستید، ما در مقابل آنها شرمنده خواهیم شد تا چه رسد به شما!
5 پس لازم دانستم كه این ایمانداران را وادار كنم كه قبل از من نزد شما بیایند و هدایای شما را كه وعده كرده بودید، قبلاً آماده سازند تا وقتی من به آنجا برسم آن اعانه آماده باشد و معلوم شود كه بخشش شما از روی میل بوده است و نه به اجبار.
6 بهیاد داشته باشید: کسیکه بذر كم بكارد محصول كم درو خواهد كرد و آنکه دانهٔ بسیار بكارد محصول فراوان درو خواهد نمود.
7 پس هركس باید مطابق آنچه در دل خود تصمیم گرفته است، بدهد و نه از روی بیمیلی و اجبار، زیرا خدا كسی را دوست دارد كه با شادی میبخشد.