17 پس جبرائیل نزد من آمد، من ترسیدم و رو به زمین افتادم.او به من گفت: «ای انسان فانی، آن خوابی را که دیدی مربوط به زمان آخر است.»
18 درحالیکه او حرف میزد، من بیهوش بر زمین افتادم. امّا او مرا گرفت و از زمین بلند کرد
19 و گفت: «من آمدهام تا به تو نشان بدهم که نتیجهٔ خشم خداوند چه خواهد بود. خوابی را که دیدی دربارهٔ زمان آخر است.
20 «آن قوچ دو شاخ را که در خواب دیدی، سلطنت ماد و پارس است.
21 بُز نر پادشاهی یونان است و شاخ بلندی که در وسط چشمانش بود، اولین پادشاه آن کشور میباشد.
22 شاخی که دیدی شکست و به جای آن چهار شاخ دیگر درآمد، به این معنی است که امپراتوری یونان چهار قسمت خواهد شد و هر قسمت پادشاهی برای خود خواهد داشت. امّا هیچکدام به اندازهٔ پادشاه اول بزرگ نخواهد بود.
23 «وقتی پایان سلطنت آنها نزدیک شود و شرارت ایشان نیز بسیار زیاد گردد، پادشاهی ستمکار و حیلهگر برخواهد خاست.