2 در آن روز، خداوند اقوام را جمع میکند تا با اورشلیم بجنگند. آنها اورشلیم را تصرّف کرده خانهها را تاراج مینمایند و به زنان تجاوز میکنند. نصف جمعیّت شهر به اسیری برده میشوند و نصف دیگر در شهر باقی میمانند.
3 آنگاه خداوند همچون گذشته، به جنگ آن اقوام میرود.
4 در آن روز بر کوه زیتون که در شرق اورشلیم واقع است، میایستد. کوه زیتون دو نیم میشود و درّهٔ وسیعی از شرق به غرب به وجود میآید. نیمی از کوه به طرف شمال و نیمهٔ دیگر آن به سمت جنوب منتقل میگردد.
5 مانند اجدادتان که سالها پیش در زمان عُزیا، پادشاه یهودا، بهخاطر زلزله فرار کردند، شما هم از راه این درّه خواهید گریخت. خداوند، خدای من خواهد آمد و تمام فرشتگان را نیز با خود خواهد آورد.
6 وقتی آن روز برسد، دیگر نه سرما خواهد بود و نه یخبندان
7 آن روز، روز مخصوصی است، شب و روز وجود ندارد، بلکه هوا همیشه روشن خواهد بود.
8 آبهای حیات بخش در تابستان و زمستان از اورشلیم جاری میشوند. نیمی از آنها به طرف دریای مدیترانه و نیمهٔ دیگر به سوی دریای مُرده میروند.