6 ارابهٔ اسبهای سیاه به سوی شمال، اسبهای سفید به جانب غرب و اسبهای ابلق به طرف جنوب میروند.
7 اسبها بیقرار بودند و میخواستند که هرچه زودتر بروند و در سراسر زمین گردش کنند. فرشته فرمود: «بروید و گشت و گذارتان را شروع کنید.» پس آنها به راه افتادند و تمام زمین را گردش کردند.
8 بعد او خطاب به من کرده فرمود: «آن اسبهایی که به طرف شمال رفتند، خشم مرا فرونشاندند.»
9 خداوند به من فرمود:
12 سپس به او بگو که خداوند متعال چنین میفرماید: تو نمونهٔ آن مردی هستی که 'شاخه' نام دارد. او از جایگاه خود میروید و معبد بزرگ را بازسازی میکند.
13 او همان کسی است که معبد بزرگ را میسازد و صاحب شکوه و جلال پادشاهی میشود، او در مقام کاهن بر تخت سلطنت مینشیند و بین این دو مقام با هماهنگی کامل حکمرانی میکند.
14 بعد آن تاج از طرف حلدا، طوبیا، یدعیا و یوشیا به عنوان یادگار در معبد بزرگ خداوند نگهداری شود.»