8 ای اورشلیم، جایی که خدا مانند شبان از بُرج دیدهبانی، مراقب قوم خود میباشد، تو دوباره پایتخت پادشاهی خودت خواهی شد.
9 چرا فریاد برمیآوری؟ چرا مانند زنی که در حال زایمان باشد درد میکشی؟ آیا بهخاطر این است که پادشاهی نداری و مشاورین تو همه مردهاند؟
10 ای مردم اورشلیم، مانند زنی که میزاید از درد به خود بپیچید و بنالید، زیرا شما باید از این شهر بیرون بروید و در صحرا زندگی کنید. شما به بابل برده میشوید، امّا در آنجا خداوند به دادتان میرسد و شما را از دست دشمنان نجات میدهد.
11 اقوام زیادی با هم جمع شدهاند تا به تو حمله کنند. آنها میگویند: «اورشلیم باید نابود شود! ما این شهر را خراب میکنیم!»
12 امّا آنها نمیدانند که ارادهٔ خداوند چیست و نمیفهمند که او روزی آنها را مانند خوشههای گندم برای کوبیدن در خرمنگاه جمع خواهد کرد.
13 خداوند میفرماید: «ای مردم اورشلیم، بروید و دشمنان خود را مجازات کنید! من شما را همانند گاو نری با شاخ آهنین و سُمهای برنزی قوی میگردانم. شما اقوام بسیاری را شکست خواهید داد و اموالی را که بزور گرفتهاند، به من، خداوند تمام جهان تقدیم خواهید کرد.»