6 به وی گفت: «اگر پسرخدا هستی، خود را به زیر انداز، زیرا مکتوب است که فرشتگان خود را درباره تو فرمان دهد تاتو را بهدستهای خود برگیرند، مبادا پایت به سنگی خورد.»
7 عیسی وی را گفت: «و نیزمکتوب است خداوند خدای خود را تجربه مکن.»
8 پس ابلیس او را به کوهی بسیار بلند برد وهمه ممالک جهان و جلال آنها را بدو نشان داده،
9 به وی گفت: «اگر افتاده مرا سجده کنی، همانا این همه را به تو بخشم.»
10 آنگاه عیسی وی راگفت: «دور شوای شیطان، زیرا مکتوب است که خداوند خدای خود را سجده کن و او را فقطعبادت نما.»
11 در ساعت ابلیس او را رها کرد واینک فرشتگان آمده، او را پرستاری مینمودند.
12 و چون عیسی شنید که یحیی گرفتار شده است، به جلیل روانه شد،