1 من که پیرم، به غایس حبیب که او را در راستی محبت مینمایم.
2 ای حبیب، دعا میکنم که در هر وجه کامیاب و تندرست بوده باشی، چنانکه جان توکامیاب است.
3 زیرا که بسیار شاد شدم چون برادران آمدند و بر راستی تو شهادت دادند، چنانکه تو در راستی سلوک مینمایی.
4 مرا بیش از این شادی نیست که بشنوم که فرزندانم درراستی سلوک مینمایند.
5 ای حبیب، آنچه میکنی به برادران خصوص به غریبان، به امانت میکنی،
6 که در حضور کلیسا بر محبت توشهادت دادند و هرگاه ایشان را بطور شایسته خدابدرقه کنی، نیکویی مینمایی زیرا که بجهت اسم او بیرون رفتند و از امتها چیزی نمی گیرند.
7 پس بر ما واجب است که چنین اشخاص را بپذیریم تاشریک راستی بشویم.