1 وحی درباره صور ای کشتیهای ترشیش ولوله نمایید زیراکه بحدی خراب شده است که نه خانهای و نه مدخلی باقیمانده. از زمین کتیم خبر به ایشان رسیده است.
2 ای ساکنان ساحل که تاجران صیدون که از دریا عبور میکنند تو را پرساختهاند آرام گیرید.
3 و دخل او از محصول شیحور و حصاد نیل بر آبهای بسیار میبود پس اوتجارت گاه امتها شده است.
4 ای صیدون خجل شو زیرا که دریا یعنی قلعه دریا متکلم شده، میگوید درد زه نکشیدهام و نزاییدهام وجوانان را نپروردهام و دوشیزگان را تربیت نکردهام.
5 چون این خبر به مصر برسد از اخبارصور بسیار دردناک خواهند شد.
6 ای ساکنان ساحل دریا به ترشیش بگذرید وولوله نمایید.
7 آیا این شهر مفتخر شما است که قدیمی و از ایام سلف بوده است و پایهایش او رابهجای دور برده، تا در آنجا ماوا گزیند؟