متّی 15:28-34 TPV

28 عیسی در جواب به او گفت: «ای زن، ایمان تو عظیم است. آرزوی تو بر آورده شود.» و در همان لحظه دخترش شفا یافت.

29 عیسی آن محل را ترک كرده و از راه ساحل دریای جلیل به بالای كوهی رفت و در آنجا نشست.

30 عدّهٔ زیادی از مردم نزد او آمدند و اشخاص چُلاق و كوران، گنگان و لنگان و بیماران دیگر را با خود آورده جلوی پاهای او می‌گذاشتند و او آنها را شفا می‌داد.

31 مردم وقتی گنگان را گویا و اشخاص چُلاق را سالم و شلان را روان و كوران را بینا دیدند، تعجّب كردند و خدای اسرائیل را حمد گفتند.

32 عیسی شاگردان را نزد خود خوانده به آنان گفت: «دل من برای این مردم می‌سوزد. الآن سه روز است كه آنها با من هستند و دیگر چیزی برای خوردن ندارند. من نمی‌خواهم آنها را گرسنه روانه كنم، چون ممكن است در راه ضعف كنند.»

33 شاگردان در جواب گفتند: «از كجا می‌توانیم در این بیابان نان كافی برای سیر كردن چنین جمعیّتی پیدا كنیم؟»

34 عیسی پرسید: «چند نان دارید؟» جواب دادند: «هفت نان و چند ماهی كوچک.»