3 چرا پرِ كاهی را كه در چشم برادرت هست میبینی، ولی در فكر چوب بزرگی كه در چشم خود داری نیستی؟
4 یا چگونه جرأت میکنی به برادر خود بگویی: 'اجازه بده پر كاه را از چشمت بیرون آورم' حال آنكه خودت چوب بزرگی در چشم داری.
5 ای ریاكار، اول آن چوب بزرگ را از چشم خود بیرون بیاور، آنگاه درست خواهی دید كه پر كاه را از چشم برادرت بیرون بیاوری.
6 آنچه مقدّس است به سگان ندهید و مرواریدهای خود را جلوی خوکها نریزید. مبادا آنها را زیر پا لگدمال كنند و برگشته شما را بدَرَند.
7 «بخواهید، به شما داده خواهد شد. بجویید، پیدا خواهید كرد. در بزنید، در به رویتان باز خواهد شد.
8 چون هرکه بخواهد، به دست میآورد و هرکه بجوید، پیدا میکند و هرکه در بزند، در به رویش باز میشود.
9 آیا كسی در میان شما هست كه وقتی پسرش از او نان بخواهد، سنگی به او بدهد؟