1 وقتی به بیتفاجی و بیتعنیا در كوه زیتون كه نزدیک اورشلیم است رسیدند، عیسی دو نفر از شاگردان خود را فرستاد
2 و به آنها چنین دستور داد: «به دهكدهٔ روبهرو بروید. همینکه وارد آن شدید كرّه الاغی را در آنجا بسته خواهید دید، كه هنوز كسی بر آن سوار نشده است، آن را باز كنید و به اینجا بیاورید.
3 اگر كسی پرسید: چرا آن را باز میکنید؟ بگویید: خداوند آن را لازم دارد. و او بدون تأخیر، آن را به اینجا خواهد فرستاد.»
4 آن دو نفر رفتند و در کوچهای كرّه الاغی را دیدند كه جلوی دری بسته شده بود، آن را باز كردند.
5 بعضی از کسانیکه در آنجا ایستاده بودند، به آنها گفتند: «چرا این كرّه الاغ را باز میکنید؟»
6 آنها همانطور كه عیسی به ایشان فرموده بود، جواب دادند و كسی مانع ایشان نشد.