9 آنگاه مردم شادمانی کردند، زیرا ایشان داوطلبانه و با تمام دل به خداوند هدیه داده بودند. داوود پادشاه نیز بسیار شادمان شد.
10 داوود پادشاه در برابر جمعیّت خداوند را ستایش کرد. او گفت: «ای خداوند خدای جدّ ما یعقوب، تو باید جاودانه ستایش شوی،
11 ای خداوند، عظمت، قدرت، جلال، پیروزی و شکوه از آن توست و هر آنچه در زمین و آسمان است، از آن توست. پادشاهی از آن توست، تو بر فراز همه سر برافراشتهای.
12 ثروت و احترام از تو سر چشمه میگیرند و تو بر همه فرمانروایی. توانایی و قدرت در دست توست، و این در دست توست که بزرگی و به همه نیرو میبخشی.
13 اکنون ای خدای ما، تو را سپاس میگوییم و نام با شکوه تو را نیایش میکنیم.
14 «امّا من کیستم و مردم من کیستند که قادرند این هدایا را داوطلبانه به تو تقدیم کنند؟ زیرا همهچیز از تو سرچشمه میگیرد و از مال تو به خودت دادهایم.
15 زیرا ما در برابر تو بیگانه و تبعیدی هستیم، همانگونه که اجداد ما بودند، روزهای ما در روی زمین چون سایهای است بدون امید.