19 شائول چند نفر را نزد یَسی فرستاد تا پسر خود، داوود چوپان را به حضور او بفرستد.
20 یَسی یک الاغ را با نان و یک مشک شراب بار کرد و یک بُزغاله هم با داوود برای شائول فرستاد.
21 داوود به حضور شائول آمد و شائول از او خوشش آمد و او را سلاحدار خود نمود.
22 سپس شائول برای یَسی پیام فرستاد که بگذارد داوود نزد او بماند، زیرا که از او خوشش آمده است.
23 پس هر وقت که روح پلید از جانب خدا میآمد و او را رنج میداد، داوود چنگ مینواخت و روح پلید شائول را ترک میکرد و او آرامش مییافت.