1 به خود گفتم: عیش و عشرت را تجربه میکنم و از زندگی لذّت میبرم، امّا دیدم که آن هم بیهوده است.
2 همچنین دریافتم که خنده و شادی نیز احمقانه و بیفایده است.
3 هرچند از دل مشتاق کسب حکمت بودم، تصمیم گرفتم که خود را با شراب شادمان سازم و حماقت را امتحان کنم و فکر کردم که این بهترین راهی است که انسان میتواند، زندگی کوتاه خود را سپری کند.
4 کارهای بزرگی انجام دادم. برای خود خانهها ساختم و تاکستانها غرس نمودم.
5 باغهای پر از گل ساختم و در آنها از هر نوع درخت میوهدار نشاندم؛
6 و آب انبارهای بزرگ برای آبیاری آنها ساختم.