19 موسی به آنها گفت: «هیچکس نباید چیزی از آن را برای فردا نگاه دارد.»
20 امّا بعضیها به حرف موسی گوش ندادند و قسمتی از آن را نگاه داشتند. ولی صبح روز بعد همهٔ آنها کرم گذاشته و گندیده بود و موسی نسبت به آنها خشمگین شد.
21 هرکس هر روز صبح به اندازهٔ احتیاجش جمع میکرد و وقتی خورشید بالا میآمد و گرم میشد آنچه که روی زمین باقیمانده بود آب میشد و از بین میرفت.
22 در روز ششم آنها دو برابر احتیاج روزانه خود جمع میکردند یعنی هرکس به اندازهٔ دو پیمانهٔ چهار لیتری. پس رهبران قوم آمدند و به موسی خبر دادند.
23 موسی به آنها گفت: «این دستور خداوند است. فردا، روز استراحت و روز مقدّس است. پس امروز هرچه میخواهید با آتش بپزید و هرچه میخواهید با آب بپزید. هرچه که باقی بماند آن را برای فردا نگاه دارید.»
24 همانطور که موسی دستور داده بود، هرچه را باقیمانده بود برای فردا نگه داشتند، ولی نه کرم گذاشت و نه گندید.
25 موسی گفت: «این را امروز بخورید زیرا امروز سبت، روز خداوند و روز استراحت است و خارج از اردوگاه هیچ غذایی پیدا نخواهید کرد.