8 ایشان در آن زیست میکردند و به نام تو معبدی ساختهاند و میدانند
9 اگر دچار بلایی گردند یا مجازات شوند، یا بیماری یا خشکسالی بیاید، وقتی ایشان بیایند و در مقابل این معبد بزرگ که تو را در آن میپرستیدند، در حضور تو بایستند و در پریشانی خود نزد تو نیایش کنند، تو ایشان را خواهی شنید و ایشان را رهایی خواهی بخشید.
10 «اکنون مردم عمون، موآب و اَدوم به ما یورش آوردهاند، هنگامیکه نیاکان ما از مصر بیرون آمدند، تو به ایشان اجازه ندادی وارد سرزمین آنها گردند و نیاکان ما از کنار ایشان گذشتند و ایشان را نابود نکردند،
11 حالا ببین ایشان چگونه پاداش ما را میدهند، ایشان آمدهاند تا ما را از سرزمینی که تو به ما دادهای، بیرون کنند.
12 تو خدای ما، هستی! ایشان را مجازات کن، زیرا ما در برابر این ارتش بزرگی که به ما یورش آورده درمانده هستیم، ما نمیدانیم چه باید کرد و به تو چشم دوختهایم.»
13 همهٔ مردان یهودا با زن و فرزندانشان در معبد بزرگ ایستاده بودند،
14 آنگاه روح خداوند به یحزیئیل لاوی که در میان آنها بود، فرود آمد. یحزئیل پسر زکریا، پسر بنایاهو، پسر یعیئیل، پسر متنیای از خانوادهٔ آساف بود.