دوم پادشاهان 19:23-29 TPV

23 با قاصدانت خداوند را تمسخر کرده و گفته‌ای:'با ارّابه‌های خود بر فراز کوهها صعود کرده‌ام،بر بلندترین نقطهٔ لبنان.من بلندترین درخت سدر را بریده‌‌ام.من به عمق دورترین و انبوه‌ترین جنگل انبوه رسیده‌‌ام.

24 چاهها کنده‌ام و از آبهای بیگانه نوشیده‌ام.من با کف پایم جویباران مصر را خشک کرده‌ام.'

25 آیا هرگز نشنیده‌ای که من در گذشته‌های دور چنین مقدّر کردم؟و اکنون آن را انجام دادم.من به تو قدرت دادم که شهرهای دیواردار را با خاک یکسان کنی.

26 مردمانی که در آنجا زیست می‌کردند، ناتوان بودند؛ایشان هراسان و پریشان بودند.ایشان چون گیاهی که در بیابانیا علفی که روی بام می‌روید بودند،که بادهای گرم شرقی آنها را می‌سوزاند.

27 «امّا من نشستن و برخاستن،آمدن و رفتن توو خشم تو را علیه خود می‌دانم.

28 زیرا تو از من خشمگین شده‌ایو گستاخی تو به گوش من رسیده است.من قلّاب خود را بر بینی توو لگام بر دهانت خواهم گذاشتو تو را از راهی که آمده‌ای باز خواهم گرداند.»

29 آنگاه اشعیا به حزقیا پادشاه گفت: «این است نشانه‌ای از رویدادهای آینده؛ امسال غلّه خود را خواهید خورد و سال دوم آنچه از آن بروید و سال سوم بکارید و برداشت کنید و تاکستانها بکارید و میوهٔ آنها را بخورید.