31 پس هوشیار باشید و بهخاطر آورید که من سه سالِ تمام، شب و روز، دمی از هشدار دادن به هر یک از شما با اشکها، بازنایستادم.
32 «اکنون شما را به خدا و به کلام فیض او میسپارم که قادر است شما را بنا کند و در میان جمیع کسانی که تقدیس شدهاند، میراث بخشد.
33 چشمداشتی به سیم و زر و یا جامۀ کسی نداشتهام.
34 خود میدانید که به دست خویش، نیازهای خود و همراهانم را فراهم کردهام.
35 از هر لحاظ به شما نشان دادهام که باید چنین سخت کار کنیم تا بتوانیم ضعیفان را دستگیری نماییم، و سخنان خود خداوندْ عیسی را به یاد داشته باشیم که فرمود: ”دادن از گرفتن فرخندهتر است.“»
36 چون سخنانش را به پایان رسانید، با همۀ آنان زانو زد و دعا کرد.
37 همه بسیار گریستند و بر گردنش آویخته، وی را میبوسیدند.