15 و میگفت: «زمان به کمال رسیده و پادشاهی خدا نزدیک شده است. توبه کنید و به این خبر خوش ایمان آورید.»
16 چون عیسی از کنارۀ دریاچۀ جلیل میگذشت، شَمعون و برادرش آندریاس را دید که تور به دریا میافکندند، زیرا ماهیگیر بودند.
17 به آنان گفت: «از پی من آیید که شما را صیاد مردمان خواهم ساخت.»
18 آنها بیدرنگ تورهای خود را وانهادند و از پی او روانه شدند.
19 چون کمی پیشتر رفت، یعقوب پسر زِبِدی و برادرش یوحنا را دید که در قایقی تورهای خود را آماده میکردند.
20 بیدرنگ ایشان را فرا خواند. پس آنان پدر خود زِبِدی را با کارگران در قایق ترک گفتند و از پی او روانه شدند.
21 آنها به کَفَرناحوم رفتند. چون روز شَبّات فرا رسید، عیسی بیدرنگ به کنیسه رفت و به تعلیم دادن پرداخت.