8 «به فرشتۀ کلیسای اِسمیرنا بنویس:«آن اوّل و آن آخر که مُرد و زنده شد، چنین میگوید:
9 از سختیها و فقر تو آگاهم، با این همه ثروتمندی! از تهمتهای ناروای آنان که خود را یهود میخوانند و نیستند، بلکه کنیسۀ شیطانند، باخبرم.
10 از رنجی که خواهی کشید، مترس. باخبر باش که ابلیس برخی از شما را به زندان خواهد افکند تا آزموده شوید و ده روز آزار خواهید دید. لیکن تا به مرگ وفادار بمان که من تاج حیات را به تو خواهم بخشید.
11 «آن که گوش دارد بشنود که روح به کلیساها چه میگوید. هر که غالب آید، از مرگ دوّم گزند نخواهد دید.
12 «به فرشتۀ کلیسای پِرگاموم بنویس:«او که شمشیر بُرّانِ دو دم دارد، چنین میگوید:
13 میدانم کجا مسکن داری، آنجا که پایتخت شیطان است. با این همه به نام من وفادار ماندهای و حتی در ایام آنتیپاس، آن گواهِ امینِ من که او را در شهر شما که زیستگاه شیطان است کشتند، ایمانی را که به من داشتی انکار نکردی.
14 «با وجود این، یکی دو ایراد بر تو دارم. در آنجا کسانی را داری که از تعلیم بَلعام پیروی میکنند؛ همان که بالاق را آموخت که بنیاسرائیل را برانگیزاند تا از خوراک تقدیمی به بتها بخورند و دست به بیعفتی بیالایند.