یوحنا 21:2-8 NMV

2 روزی شَمعون پطرس، تومای معروف به دوقلو، نَتَنائیل از مردمان قانای جلیل، پسران زِبِدی و دو شاگرد دیگر با هم بودند.

3 شَمعون پطرس به آنها گفت: «من به صید ماهی می‌روم.» آنها گفتند: «ما نیز با تو می‌آییم.» پس بیرون رفته، سوار قایق شدند. امّا در آن شب چیزی صید نکردند.

4 سحرگاهان، عیسی در کنار ساحل ایستاد؛ امّا شاگردان درنیافتند که عیسی است.

5 او به آنها گفت: «ای فرزندان، چیزی برای خوردن ندارید؟» پاسخ دادند: «نه!»

6 گفت: «تور را به جانب راست قایق بیندازید که خواهید یافت.» ایشان چنین کردند و از فراوانی ماهی قادر نبودند تور را به درون قایق بکشند.

7 شاگردی که عیسی دوستش می‌داشت، به پطرس گفت: «خداوند است!» شَمعون پطرس چون شنید که خداوند است، در دم جامۀ خود را گرد خویش پیچید - زیرا آن را از تن به در آورده بود - و خود را به دریا افکند.

8 امّا دیگر شاگردان با قایق آمدند، در حالی که تورِ پر از ماهی را با خود می‌کشیدند، زیرا فاصلۀ آنها با ساحل فقط دویست ذِراع بود.