2 «به بنیاسرائیل بگو برگردند و در نزدیکی فیهاحیروت، بین مِجدُل و دریا، اردو بزنند. باید در کنار دریا، مقابل بَعَلصِفون اردو بزنند.
3 فرعون با خود خواهد گفت: ”بنیاسرائیل سرگردان به هر سو میروند، و بیابان محصورشان کرده است.“
4 من دل فرعون را سخت خواهم کرد، و او ایشان را تعقیب خواهد نمود. و من در فرعون و تمامی سپاهش جلال خواهم یافت. آنگاه مصریان خواهند دانست که من خداوند هستم.» پس بنیاسرائیل چنین کردند.
5 چون به فرعون پادشاه مصر خبر دادند که قوم گریختهاند، او و خادمانش دربارۀ بنیاسرائیل تغییر عقیده دادند و گفتند: «این چه کار است که کردیم که بنیاسرائیل را از بندگی خود رها ساختیم!»
6 پس فرمان داد ارابهاش را آماده کنند، و با سپاه خود به راه افتاد.
7 او ششصد ارابۀ برگزیده برگرفت همراه با تمام دیگر ارابههای مصر و افسرانی که بر آنها بودند.
8 وخداوند دل فرعون پادشاه مصر را سخت کرد تا بنیاسرائیل را که بیباکانه بیرون میرفتند، تعقیب کند.