خروج 32:1-7 NMV

1 چون قوم دیدند فرود آمدن موسی از کوه به درازا کشید، گِرد هارون جمع شده گفتند: «بیا برای ما خدایان بساز تا پیش روی ما بروند. زیرا نمی‌دانیم بر سر این مرد، موسی، که ما را از سرزمین مصر بیرون آورد، چه آمده است.»

2 هارون در پاسخ گفت: «گوشواره‌های طلا را که در گوش زنان و پسران و دخترانتان است، به در آورده، نزد من آورید.»

3 پس همۀ قوم گوشواره‌های طلا را از گوشهایشان به در آورده، نزد هارون بردند.

4 هارون آن را از دست ایشان گرفته، با قلم شکل داد و به صورت گوساله‌ای ریخته‌شده درآورد. آنگاه ایشان گفتند: «ای اسرائیل، اینها هستند خدایان تو که تو را از سرزمین مصر بیرون آوردند.»

5 هارون چون این را دید، مذبحی در برابر آن گوساله بنا کرد و اعلام نمود: «فردا جشنی برای خداوند خواهد بود.»

6 پس قوم سحرگاهان برخاستند و قربانیهای تمام‌سوز و قربانیهای رفاقت تقدیم کردند. سپس به خوردن و نوشیدن نشستند و به جهت لَهو و لَعِب به پا خاستند.

7 آنگاه خداوند به موسی گفت: «بی‌درنگ فرود آ، زیرا قوم تو که از سرزمین مصر به در آوردی، فساد کرده‌اند.