خروج 33:5-11 NMV

5 زیرا خداوند به موسی گفته بود: «به بنی‌اسرائیل بگو: ”شما قومی گردنکشید. اگر حتی لحظه‌ای در میان تو آیم، ممکن است نابودت کنم. حال زیور خود را به در آر تا ببینم با تو چه کنم.“»

6 پس بنی‌اسرائیل زیورهای خود را از کوه حوریب از خود به در کردند.

7 باری، موسی را عادت بر این بود که خیمه‌ای برگیرد و آن را بیرون از اردوگاه، کمی دور از آن، بر پا کند. او این خیمه را خیمۀ ملاقات می‌خواند. هر که طالب خداوند بود به آن خیمه که بیرون از اردوگاه بود، می‌رفت.

8 هرگاه موسی به سوی آن خیمه بیرون می‌رفت، قوم جملگی برخاسته، هر یک به در خیمۀ خود می‌ایستادند، و موسی را تا هنگامی که داخل آن خیمه می‌شد، نظاره می‌کردند.

9 وقتی موسی به خیمه داخل می‌شد، ستون ابر فرود می‌آمد و به دَرِ خیمه می‌ایستاد و خدا با موسی سخن می‌گفت.

10 هنگامی که همۀ قوم ستون ابر را ایستاده به در خیمه می‌دیدند، همگی برخاسته، هر یک به در خیمۀ خود پرستش می‌کردند.

11 خداوند با موسی رو در رو سخن می‌گفت، چنانکه کسی با دوست خود سخن بگوید. سپس موسی به اردوگاه بازمی‌گشت، ولی خادم جوانش یوشَع، پسر نون، خیمه را ترک نمی‌کرد.