دانیال 7:8-14 NMV

8 چون آن شاخها را ملاحظه می‌کردم، شاخ کوچک دیگری از میان آنها برآمد، و سه شاخ از شاخهای نخست در برابرش از بیخ کنده شدند. و هان این شاخ چشمانی همچون چشمان انسان داشت و دهانی که سخنان تکبر‌آمیز می‌گفت.

9 «چون می‌نگریستم،تختها برقرار شد،و قدیم‌الایام جلوس فرمود.جامۀ او چون برف سپید بود،و موی سرش چون پشمِ پاک.عرش او شعله‌های آتش بودو چرخهای آن آتش فروزان.

10 نهری از آتشْ جاری شده،از پیش روی او بیرون می‌آمد.هزاران هزار خدمتش می‌کردند،و کُرورها کُرور به حضورش ایستاده بودند.دیوان بر پا شد،و دفترها گشوده گردید.

11 «آنگاه به سبب آوای سخنان تکبر‌آمیزی که آن شاخ می‌گفت، به نگریستن ادامه دادم. و چون می‌نگریستم، آن وحش کشته شد و بدنش نابود گشته، به آتش سوزان سپرده شد.

12 و اما در خصوص وحشهای دیگر، حکومت از ایشان گرفته شد، اما طول عمر تا زمانی و تا وقتی به ایشان داده شد.

13 «چون در رؤیاهای شب می‌نگریستم،دیدم که به ناگاه کسی مانند پسر انسانبا ابرهای آسمان می‌آمد.او نزد قدیم‌الایام رسید،و او را به حضور وی آوردند.

14 حکومت و جلال و پادشاهی به او داده شد،تا تمامی قومها و ملتها و زبانها او را خدمت کنند.حکومت او حکومتی است جاودانه و بی‌زوال،و پادشاهی او زایل نخواهد شد.