داوران 11:29-35 NMV

29 آنگاه روح خداوند بر یَفتاح آمد، و او از جِلعاد و مَنَسی گذشته، از مِصفَۀ جِلعاد عبور کرد، و از مِصفَۀ جِلعاد به سوی عَمّونیان رفت.

30 و یَفتاح برای خداوند نذر کرده، گفت: «اگر به‌واقع عَمّونیان را به دست من تسلیم کنی،

31 آنگاه وقتی به سلامت از نزد عَمّونیان بازگردم، هر چه از درِ خانه‌ام به استقبال من بیرون آید از آنِ خداوند خواهد بود، و آن را به عنوان قربانی تمام‌سوز تقدیم خواهم کرد.»

32 پس یَفتاح به سوی عَمّونیان رفت تا با ایشان بجنگد، و خداوند ایشان را به دست وی تسلیم کرد،

33 و او ایشان را از عَروعیر تا نزدیکی مینّیت، یعنی بیست شهر، و تا آبِل‌کِرامیم، شکستی عظیم داد. بدین‌سان عَمّونیان به حضور بنی‌اسرائیل مغلوب شدند.

34 چون یَفتاح به خانۀ خود در مِصفَه بازگشت، اینک دخترش با دف و رقص به پیشبازش بیرون آمد. او تنها فرزند یَفتاح بود، و یَفتاح جز او پسر یا دختری نداشت.

35 چون یَفتاح او را دید، جامۀ خویش دریده، گفت: «آه ای دخترم! مرا بسیار نگون‌بخت ساختی و از آزاردهندگانم شدی، زیرا که دهان خویش نزد خداوند گشودم و نمی‌توانم آن را بازپس‌گیرم.»