2 او مرا رانده و به تاریکی درآورده است،بدون ذرهای روشنایی.
3 بهیقین همۀ روز، بارها،دست خویش به ضد من برمیگردانَد.
4 گوشت و پوست مرا مندرس ساخته،و استخوانهایم را خرد کرده است؛
5 به تلخی و مصیبت مرا محاصره نموده،و از هر سو احاطهام کرده است؛
6 همچون کسانی که از دیرباز مردهاند،مرا در تاریکی ساکن گردانیده است.
7 گِرد من حصار کشیده که نتوانم گریخت،و زنجیرهایم را سنگین ساخته است؛
8 هرچند آواز درمیدهم و فریاد کمک برمیآورم،از گوش فرا دادن به دعایم اِبا میکند.