پیدایش 19:3-9 NMV

3 ولی چون بسیار پای فشرد با وی رفتند و به خانه‌اش درآمدند. او برایشان ضیافتی به پا کرد و نانِ بی‌خمیرمایه پخت و ایشان خوردند.

4 اما پیش از آنکه بخوابند، مردان شهر، یعنی مردان سُدوم، از جوان و پیر، همۀ مردم بدون استثنا، خانه را احاطه کردند.

5 آنان لوط را ندا در داده، گفتند: «آن مردان که امشب نزد تو درآمدند، کجایند؟ آنان را نزد ما بیرون آور تا بدیشان درآییم.»

6 لوط نزد آنان به درگاه بیرون رفت و در را پشت سر خود بست،

7 و گفت: «نه، ای برادران من. تمنا دارم که این کار ناپسند را انجام ندهید.

8 ببینید، من دو دختر دارم که با هیچ مردی نبوده‌اند. بگذارید آنان را نزد شما بیرون آورم، و هر چه در نظرتان پسند آید با آنان بکنید. ولی با این مردان کاری نداشته باشید، چراکه زیر سقف من پناه گرفته‌اند.»

9 آنان پاسخ دادند: «کنار برو.» و گفتند: «این مرد آمد تا نزد ما غربت گزیند، و اکنون داور ما شده است! اکنون با تو بدتر از آنان خواهیم کرد.» پس بر آن مرد یعنی لوط به‌شدّت هجوم بردند و نزدیک آمدند تا در را بشکنند.