۱سموئیل 18:2-8 NMV

2 آن روز، شائول داوود را گرفته، نگذاشت به خانۀ پدر خود بازگردد.

3 و یوناتان با داوود پیمان بست، زیرا او را همچون جان خویش دوست می‌داشت.

4 یوناتان ردایی را که بر تن داشت به در آورد و همراه با زره، و حتی شمشیر و کمان و کمربند خود، به داوود بخشید.

5 و داوود روانه شده، در هر جایی که شائول او را می‌فرستاد، کامیاب می‌بود، پس شائول او را بر مردان جنگی خود برگماشت. و این هم در نظر تمامی قوم و هم در نظر خدمتگزاران شائول پسندیده بود.

6 هنگامی که ایشان پس از کشته شدن آن فلسطینی به دست داوود به خانه‌های خود بازمی‌گشتند، زنان، آوازخوانان و رقص‌کنان، با دف و سرودهای شادمانی و با سه تار، از تمام شهرهای اسرائیل به پیشباز شائول پادشاه بیرون آمدند

7 و خرّم و خندان چنین می‌سراییدند:«شائول هزارانِ خود را کشته است،و داوود ده هزارانِ خود را.»

8 اما شائول بسیار خشمگین شد و این کلمات در نظرش ناپسند آمد و با خود گفت: «ده هزاران را به داوود نسبت می‌دهند و هزاران را به من. به‌جز سلطنت چه باقی مانده که تصاحب کند؟»