۱پادشاهان 12:13-19 NMV

13 پادشاه ایشان را به تندی پاسخ داد، و مشورت مشایخ را نادیده گرفت

14 و مطابق مشورت جوانان، به ایشان گفت: «پدرم یوغ شما را سنگین ساخت، اما من بر یوغ شما خواهم افزود. پدرم شما را به تازیانه‌ها تأدیب می‌کرد، اما من به عقربها تأدیبتان خواهم کرد.»

15 پس پادشاه به قوم گوش فرا نداد، زیرا این امر از جانب خداوند شده بود تا کلامی که او توسط اَخیّای شیلونی به یِرُبعام پسر نِباط فرموده بود، تحقق یابد.

16 و چون تمامی اسرائیل دیدند که پادشاه بدیشان گوش نمی‌سپارد، پس قوم در پاسخْ پادشاه را گفتند:«ما را در داوود چه سهمی است؟ما را در پسر یَسا میراثی نیست!ای اسرائیل به خیمه‌هایتان بازگردید!و حال تو ای داوود، دل به خانۀ خویشتن مشغول دار!»پس اسرائیل به خیمه‌هایشان رفتند.

17 اما در خصوص اسرائیلیانِ ساکن در شهرهای یهودا، رِحُبعام همچنان بر آنها سلطنت می‌کرد.

18 سپس رِحُبعامِ پادشاه، اَدورام را که مسئول کار اجباری بود نزد اسرائیلیان فرستاد، ولی تمامی اسرائیل او را سنگسار کردند، که بمُرد. و رِحُبعامِ پادشاه به‌شتاب بر ارابۀ خود نشست تا به اورشلیم بگریزد.

19 پس اسرائیل تا به امروز بر خاندان داوود شوریده‌اند.