6 نخستین پسری که آن زن بزاید باید نام برادر متوفی را بر خود گیرد، تا نام او از اسرائیل محو نگردد.
7 اما اگر آن مرد نخواهد زن برادرش را بگیرد، آنگاه زن برادرش به دروازۀ شهر نزد مشایخ برود و بگوید: ”برادرشوهرم از زنده نگاه داشتن نام برادرش در اسرائیل سر باز میزند و نمیخواهد وظیفۀ برادرشوهری را در حق من به جای آورد.“
8 آنگاه مشایخ شهر، او را فرا خوانده، با وی سخن بگویند. اگر آن مرد اصرار بورزد و بگوید: ”نمیخواهم او را بگیرم،“
9 آنگاه زن برادرش در حضور مشایخ شهر به وی نزدیک شده، کفش او را از پایش به درآورد و به رویش آب دهان افکنده، بگوید: ”با کسی که خانۀ برادرش را بنا نکند، چنین کرده شود.“
10 و خاندان او در اسرائیل به نام ”خاندانِ کفشکنده“ شناخته خواهد شد.
11 «اگر دو مرد با هم نزاع کنند و زن یکی پیش آید تا شوهر خود را از دست آن که وی را میزند، برهاند و دست خود را دراز کرده، آلت او را بگیرد،
12 دست او را ببرید. چشمت بر او ترحم نکند.