4 وقتی شما به عنوان بیگانه به مصر رفتید، این کار را با رضایت خودتان انجام دادید ولی آشور شما را با زور برد و در اِزای آن چیزی پرداخت نکرد.
5 و اکنون در بابل همان چیز دوباره واقع شده است. شما را به اسارت گرفتهاند و چیزی در مقابل آن نپرداختهاند. آنها که بر شما حکومت میکنند، دایماً با غرور به خود میبالند و مرا تحقیر میکنند.
6 در آن روز خواهی فهمید که من خدا هستم و من این را به تو گفتهام.»
7 چه خوشی بزرگی استدیدن پیامآوری که از فراز کوهها به زیر میآید،و مژدهٔ صلح را میآورد.او پیروزی را اعلام میکند و به صهیون میگوید:«خدا پادشاه شماست!»
8 محافظان شهر از شادی فریاد میزنند،و مردم همه با هم با شادی فریاد میزنند.آنها با چشم خودشان،بازگشت خداوند را به صهیون مشاهده میکنند.
9 ای خرابههای اورشلیمفریادهای شادی سر دهید!خداوند شهر خودش را آزاد میکند،و به قوم خودش تسلّی خواهد داد.
10 خداوند با قدرت مقدّس خود،قوم خویش را نجات میدهد،و تمام جهان شاهد آن خواهند بود.