1 خداوند میگوید:«ای بابل از تختت فرود بیاو در خاک و خاکستر روی زمین بنشین.روزی تو مثل دختری باکره بودی، شهری تسخیر نشده،امّا دیگر ظریف و لطیف نیستی!اکنون تو یک بردهای!
2 سنگ آسیاب را بچرخان و گندم را آرد کُن.حجاب خود را بردار،و لباسهای نفیست را از تن درآور!دامن خود را بالا بزن و از رود عبور کن!
3 مردم تو را لخت خواهند دید،آنها تو را تحقیر شده و شرمسار خواهند دید.من انتقام خواهم گرفت و هیچکس نمیتواند مانع من شود.»
4 خدای قدّوس اسرائیل، ما را آزاد میسازد،اسم او خدای متعال است.
5 خداوند به بابل میگوید:«در سکوت و ظلمت بنشین؛دیگر کسی تو را ملکهٔ جهان نخواهد خواند!