9 امّا در یک لحظه، تنها در یک روز،این هر دو برایت روی خواهد داد.با وجود تمام جادوگریهایت،شوهر و فرزندانت را از دست خواهی داد.
10 «تو به خودت و به نیرنگهایت اطمینان داشتی،و فکر میکردی کسی نمیتواند تو را ببیند.حکمت و دانش تو، تو را گمراه کرد،تو به خودت میگفتی، 'من خدا هستم،دیگر کسی مثل من نیست.'
11 بلا بر تو نازل میشود،و هیچیک از جادوگریهای تو نمیتواند جلوی آن را بگیرد.ناگهان چنان ویرانیای بر تو خواهد آمد،که آن را در خواب هم ندیدهای.
12 تمام سحر و افسونهای جادویی خود را کهاز دوران جوانیات به کار میبردی حفظ کن.شاید آنها به تو کمکی بکنند؛شاید بتوانی دشمنان خودت را با آنها بترسانی.
13 با وجود تمام راهنماییهایی که به تو میشود،فاقد قدرت هستی.بگذار منجّمها و ستارهشناسان تو-آنهایی که میتوانند ستارهها را بررسی و مدارهای کهکشان را رسم،و هر ماه وقایع ماه بعد را پیشگویی کنند-بیایند و تو را از آنچه برایت اتّفاق میافتد، آگاه سازند.
14 «آنها مانند پرکاهی هستندکه آتش همهٔ آنها را خواهد سوزانید!آنها قادر نخواهند بود،حتّی خودشان را از شعلههای سوزندهٔ آن نجات دهند.این آتش، آتش ملایم و مطلوبی نیست که بتوانند خودشان را با آن گرم کنند.
15 ستارهشناسان و طالعبینانی که در تمام عمرت تو را راهنمایی میکردند،دیگر جُز این نمیتوانند کاری برای تو انجام دهند.تمام آنها تو را ترک میکنند و به راه خود خواهند رفت،و هیچیک از آنها باقی نمیماند که تو را رهایی دهد.»