11 «من شاهراهی در امتداد کوهستانها خواهم ساخت،و راهی برای عبور قوم خودم آماده خواهم کرد.
12 قوم من از سرزمینهای دوردست-از شمال و مغرب و از آسوان در جنوب- میآیند.»
13 ای آسمانها بسرایید! ای زمین فریاد شادی برآور!ای کوهها با صدای بلند بسرایید!خداوند به قوم خودش تسلّی خواهد داد،او به قوم رنجدیدهٔ خود رحم خواهد کرد.
14 امّا مردم اورشلیم گفتند:«خداوند ما را ترکو فراموش کرده است.»
15 پس خداوند در پاسخ میگوید:«آیا مادری میتواند کودک نوزاد خود را فراموش کند؟و فرزندی را که خودش به دنیا آورده، دوست نداشته باشد؟حتّی اگر یک مادر فرزند خود را فراموش کند،من هرگز تو را فراموش نخواهم کرد.
16 ای اورشلیم، هیچوقت نمیتوانم تو را فراموش کنم!من اسم تو را در کف دستهای خود نوشتهام.
17 «آنها که تو را بازسازی میکنند، بزودی میآیند،و کسانیکه تو را ویران کردند، خواهند رفت.