15 پس خداوند در پاسخ میگوید:«آیا مادری میتواند کودک نوزاد خود را فراموش کند؟و فرزندی را که خودش به دنیا آورده، دوست نداشته باشد؟حتّی اگر یک مادر فرزند خود را فراموش کند،من هرگز تو را فراموش نخواهم کرد.
16 ای اورشلیم، هیچوقت نمیتوانم تو را فراموش کنم!من اسم تو را در کف دستهای خود نوشتهام.
17 «آنها که تو را بازسازی میکنند، بزودی میآیند،و کسانیکه تو را ویران کردند، خواهند رفت.
18 به اطراف نگاه کن و ببین چه چیزی در حال وقوع است!مردم تو دور هم جمع میشوند و به طرف خانههای خود میآیند!به حیات خودم سوگند،که تو از مردم خودت مفتخر خواهی بود،همانطور که یک عروس به جواهرات خود افتخار میکند.
19 «کشورت ویران و متروک شده بود،امّا اکنون گنجایش کافی برای اسکان همهٔ آنهایی که میآیند، نخواهد داشت.و آنها که باعث ویرانی بودنداز میان تو طرد خواهند شد.
20 کسانی از قوم تو که در تبعید به دنیا آمدهاند،روزی به تو خواهند گفت:'این سرزمین بسیار کوچک است،ما جای بیشتری برای زندگی احتیاج داریم.'
21 آنگاه تو به خود خواهی گفت:'چه کسی همهٔ این فرزندان را برای من به دنیا آورده است؟من فرزندانم را از دست داده بودم و دیگر نمیتوانستم فرزندی داشته باشم.مرا به تبعید برده بودند،چه کسی این بچّهها را بزرگ کرد؟من تک و تنها بودم،این بچّهها از کجا آمدهاند؟'»