1 «روحم در هم شکسته،و روزهایم به سر آمده است؛گور از برایم مهیاست.
2 براستی که تمسخرگران نزد منند،و چشم من بر کینهتوزیِ ایشان دوخته شده است.
3 «تمنا اینکه نزد خود برایم وثیقهای بگذاری،وگرنه کیست که برایم ضامن شود؟
4 حال که دلشان را از فهم به دور داشتهای،پس نخواهی گذاشت که سربلند شوند.
5 آن که در ازای پاداش، از دوست خویش بد بگوید،چشمان فرزندانش تار خواهد شد.