1 و ایوب در ادامۀ خطابۀ خود، گفت:
2 «قسم به حیات خدایی که حق مرا از من ربوده،و به قادر مطلق که جان مرا تلخ کرده،
3 که تا جان در بدن دارمو نَفَسِ خدا در بینیام است،
4 لبهایم به بیانصافی سخن نخواهد گفت،و زبانم به فریب تکلم نخواهد کرد.
5 حاشا از من که شما را تصدیق کنم،و تا زندهام کاملیت خویش را انکار نخواهم کرد.
6 همچنان بر پارسایی خود پای خواهم فشردو از ایستادگی بر آن دست نخواهم کشید؛دلم تا زندهام مرا سرزنش نخواهد کرد.
7 «دشمنانِ من مانند شریران باشند،و مخالفانم همچون بدکاران!