3 خداوند فرمود: «من خدا هستم. خدای پدرت. از رفتن به مصر نترس. زیرا من در آنجا از تو قومی بزرگ به وجود خواهم آورد.
4 من با تو به مصر خواهم آمد و از آنجا تو را به این سرزمین برمیگردانم. موقع مردنت یوسف نزد تو خواهد بود.»
5 یعقوب از بئرشبع حركت كرد. پسرانش او و بچّههای كوچک و زنان خود را در گاریهایی كه فرعون فرستاده بود، سوار كردند.
6 آنها گلّهها و تمام اموالی را كه در كنعان به دست آورده بودند برداشته و به مصر رفتند. یعقوب تمام خانوادهاش
7 یعنی پسران، دختران و نوههایش را هم با خود به مصر برد.
8 نام کسانیکه با یعقوب به مصر رفتند از این قرار است:پسر بزرگ یعقوب، رئوبین
9 و پسران رئوبین، حنوک، فلو، حسرون و كارمی