4 خداوند به مردم اسرائیل و یهودا میگوید:
5 «من فریادهای ناشی از وحشت را میشنوم،نه صدایی از فریادهای صلح را.
6 لحظهای صبر کنید و بیندیشید!آیا یک مرد میتواند بچه بزاید؟پس چرا تمام مردان، مانند زنی در حال زایمان، دستهای خودشان را روی شکمشان گذاشتهاند؟چرا رنگ صورت آنها پریده است؟
7 روزهای هولناکی در پیش است،هیچ زمان دیگری را نمیتوان با آن مقایسه کرد،روزهای سختی و پریشانی برای قوم من،امّا آنها زنده خواهند ماند.»
8 خداوند متعال میگوید: «وقتی آن روز برسد من یوغ را از گردن آنها برمیدارم و زنجیرهای آنان را پاره خواهم کرد و دیگر بردهٔ بیگانگان نخواهند بود.
9 در عوض، آنها در خدمت من، خداوند، خدای آنها و کسی از نسل داوود که من او را به پادشاهی نصب میکنم خواهند بود.
10 ای قوم من، ترسان نباشید؛ای مردم اسرائیل وحشت نکنید.من شما را از آن سرزمین دور،سرزمینی که در آن به اسارت رفتهاید، نجات خواهم داد.شما به وطن خود برخواهید گشت و در صلح و آرامش خواهید زیست.شما در امنیّت زندگی خواهید کرد و هیچکس شما را نخواهد ترسانید.