1 پیش از آنکه فرعون به غزه حمله کند، خداوند دربارهٔ مردم فلسطین به من
2 چنین گفت:«ببین! موجهای آب در شمال برخاستهو مثل سیل خروشان، سرازیر میشود.این امواج تمام سرزمین و هرچه در آن است،تمام شهرها و مردم آن را خواهد پوشانید.مردم برای کمک فریاد برمیآورندو تمام مردم جهان سخت خواهند گریست.
3 آنها صداهای سُم اسبان،حرکت ارّابههاو غلتیدن چرخها را خواهند شنید.پدرها برای کودکان خود برنمیگردند،از شدّت ترس امید خود را از دست دادهاند.
4 زمان نابودی مردم فلسطینو زمان قطع کمک به صور و صیدون فرا رسیده است.من، خداوند، مردم فلسطین رابا همهٔ کسانیکه از سواحل کریت آمدهاند،نابود خواهم کرد.
5 مردم غزه به غم بزرگی گرفتارند،و اهالی اشقلون در سکوت فرو رفتهاند.تا به کی باید مردم فلسطین سوگوار باشند؟
6 شما فریادکنان خواهید گفت:«ای شمشیر خداوند! تا کی به کُشت و کشتار ادامه میدهی؟به غلاف خود بازگردو در آنجا آرام بگیر!
7 امّا چگونه میتواند آرام بگیرد،درحالیکه کارش را هنوز تمام نکرده است؟من به آن دستور دادهام، به اشقلونو به مردمی که در ساحل دریا زندگی میکنند، حمله کند.»