1 کارهای مردم اسرائیل از صبحگاه تا شامگاه بیهوده و ویرانگر است. خیانت و خشونت در میان ایشان فزونی خواهد یافت. ایشان با آشور پیمان میبندند و با مصر بازرگانی میکنند.
2 خداوند از یهودا شکایت دارد و اسرائیل را به سزای کارهایشان میرساند و مطابق کارهایی که کرده است، او را جزا میدهد.
3 در رحم مادر پاشنهٔ برادر خود را گرفت و وقتی بزرگ شد با خدا مبارزه کرد.
4 با فرشته دست و پنجه نرم کرد و پیروز شد. بعد با گریه و زاری از فرشته خواست که برکتش بدهد. در بیتئیل خدا را دید و در آنجا با او صحبت کرد
5 با همان خداوند، خدای متعال که نامش معروف و مشهور است.
6 پس ای اسرائیل، به سوی خدای خود بازگرد. با دوستی و عدالت زندگی کن و با صبر و بردباری همیشه منتظر خدا باش.
7 خداوند میفرماید: «مردم اسرائیل به فروشندهای میمانند که با ترازوی تقلّبی معامله میکند و به فریب و حیله علاقه دارد.
8 افرایم با غرور میگوید: 'من ثروتمند هستم و همهٔ این دارایی و ثروت را خودم به دست آوردهام و در کسب و کار خود خیانت نکردهام و گناهی ندارم.'
9 امّا من خداوند خدای تو هستم که تو را از مصر بیرون آوردم، من تو را دوباره در چادر ساکن میگردانم مانند روزهای برگزاری عیدهای مذهبی.
10 «من با انبیا صحبت کردم، آنها را با رؤیاها و مَثَلهای زیاد نزد شما فرستادم تا شما را از ارادهٔ من آگاه سازند.
11 امّا بازهم در جلعاد دست از گناه و خطا نکشیدید و در جلجال برای بُتها قربانی کردید و قربانگاههایتان هنوز هم مثل تودههای سنگ در همهجا و حتّی در کشتزارها دیده میشوند.»
12 جدشان یعقوب به سرزمین سوریه فرار کرد و در آنجا با کار چوپانی برای خود زن گرفت.
13 خداوند نبیای را فرستاد تا اسرائیل را از مصر بیرون بیاورد و از او مراقبت کند.
14 امّا حالا افرایم خداوند را بشدّت خشمگین ساخته است، بنابراین خداوند او را بهخاطر جنایتی که مرتکب شده است محکوم به مرگ میکند.