1 مردم میگویند: «بیایید به سوی خداوند بازگردیم، زیرا او که ما را دریده است، ما را شفا میبخشد و او که ما را مجروح ساخته، ما را درمان خواهد کرد.
2 پس از دو سه روز ما را زنده خواهد ساخت و ما در حضور او زندگی خواهیم کرد.
3 پس باید بکوشیم تا خداوند را بشناسیم. همانگونه که دمیدن سپیدهٔ صبح و ریزش باران بهاری قطعی است، خداوند نیز به سوی ما باز خواهد گشت.
4 «ای افرایم و ای یهودا، با شما چه کنم؟ دوستی و محبّت شما همچون مه و شبنم صبحگاهی زودگذر است.
5 به همین دلیل من انبیای خود را فرستادهام تا پیام مرا به شما برسانند که هلاکت شما حتمی و داوری من مانند صاعقهای بر شما فرود خواهد آمد.
6 من از شما محبّت پایدار میخواهم نه قربانی. من خواهان هدایای سوختنی شما نیستم، بلکه از شما توقع دارم که مرا بشناسید.
7 «امّا آنها مانند آدم، پیمان مرا شکستند و به من خیانت کردند.
8 جلعاد، شهر گناهکاران و قاتلان است.
9 کاهنان آن مانند راهزنان در راه شکیم در کمین مردم مینشینند و خون مردم را میریزند و دست به هر نوع جنایتی میزنند.
10 من در اسرائیل شاهد کارهای زشتی بودهام. مردم بُتها را پرستش کرده و خود را ناپاک ساختهاند.
11 «برای تو نیز ای یهودا، روزی را برای مجازات تعیین کردهام.