34 روز بعد دختر بزرگتر به خواهرش گفت: «من دیشب با پدرم همخواب شدم. بیا امشب هم او را مست كنیم و تو با او همآغوش شو، به این ترتیب هریک از ما از پدرمان صاحب بچّه میشویم.»
35 پس آن شب هم او را مست كردند و دختر كوچکتر با او خوابید. باز هم او آنقدر مست بود كه چیزی نفهمید.
36 به این ترتیب هر دو دختر از پدر خود حامله شدند.
37 دختر بزرگ پسری زایید و اسم او را موآب گذاشت. این پسر جدّ موآبیان امروز است.
38 دختر كوچک هم پسری زایید و اسم او را بنیعَمی گذاشت. او جدّ عمونیان امروز است.