پیدایش 31:50-55 TPV

50 لابان ‌به ‌سخنان ‌خود ادامه ‌داد و گفت‌: «اگر دخترهای مرا اذیّت ‌كنی و یا به‌ غیراز آنها زن‌ دیگری بگیری‌، هرچند كه ‌من‌ ندانم‌، ولی بدان ‌كه ‌خدا بین ‌ما ناظر است‌.

51 این‌ ستونی كه‌ بین ‌تو و خودم‌ درست‌ كردم ‌و این ‌تپّه ‌سنگهایی كه ‌به ‌عنوان ‌شاهد درست ‌كردیم‌،

52 هردوی آنها شهادت ‌خواهند داد. من ‌هرگز از این‌ ستون‌ رد نخواهم‌ شد تا به‌ تو حمله‌ كنم‌ و تو هم‌ هرگز از این ‌ستون‌ و یا تپّه‌ سنگها برای حمله ‌به‌ من‌ عبور نخواهی كرد.

53 خدای ابراهیم ‌و خدای ناحور بین‌ ما داوری خواهد كرد.» سپس‌ یعقوب‌ به‌ نام ‌خدایی كه‌ پدرش‌ اسحاق‌ او را پرستش ‌می‌كرد قسم ‌یاد كرد كه ‌این‌ پیمان‌ را حفظ ‌خواهد كرد.

54 آنگاه ‌یعقوب ‌بر روی آن‌ كوه‌ قربانی كرد و یاران ‌خود را برای غذا خوردن ‌دعوت ‌كرد. بعد از خوردن‌ غذا آنها شب‌ را در كوه ‌به‌ سر بردند.

55 روز بعد صبح‌ زود، لابان‌ نوه‌ها و دخترهای خود را بوسید و برای آنها دعای خیر كرد و به ‌طرف ‌خانه‌اش ‌رفت‌.